شهید حمزه‌ مژده، چهارم اردیبهشت ۱۳۳۷ش در «چاه نو علیا» چشم به جهان هستی گشود. در اوایل زندگی، وجود پدر را از دست داد و در دامن مادری مهربان پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی را تا کلاس ششم نظام قدیم در «کهوردان» پشت سر گذاشت و سپس برای تأمین مخارج خانواده راهی کشور امارات و ابوظبی گردید. هم‎زمان با اوج‎گیری انقلاب اسلامی، در پایگاه هوایی بوشهر مشغول خدمت سربازی بود. به فرمان حضرت امام خمینی (ره) پادگان را‌‌ رها کرد و به صفوف مبارزان نهضت اسلامی پیوست. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، خدمت‎گزاری صادق و دلسوز برای مردم بود و آنان، حمزه را به عضویت شورای اسلامی محل برگزیده بودند. هنگامی که آتش جنگ تحمیلی خانمان‎سوز برافروخته شد، کوله‎بار مسئولیت شیعه بودن را بر دوش کشید و عاشقانه عازم میدان‌های پشکار حق و باطل گردید. چند روزی در شهر آزادشده سوسنگرد گذراند و سپس به بستان رفت. در جبهه‌ تنگ چزابه هنگامی که در زیر باران آتش دشمن مشغول حمل سلاح بود، در تاریخ بیست و چهارم دی‎ماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست و سه سالگی بر اثر اصابت ترکش داغ خمپاره سرش از پیکر جدا شد و در زیبا‌ترین حالت، به دیدار پروردگارش شتافت و عاشورائی گشت... چه غمناک خواهد بود آن‎گاه که کربلای چزابه به سخن آید و دردمند‌ترین قصه‌ حماسه‌ هشت سال دفاع مقدس را برای اهالی تاریخ روایت کند. روایتی که در گمنام‌ترین روز تاریخ اتفاق افتاد و خاک سوزان چزابه را قداست بخشید. امروز که از واحه‌های این سرزمین می‌گذریم، اگر گوش دل را به نجوای نهفته در سکوت آن بسپاریم، فریاد‌های نیمه‎تمام الله‎اکبر‌های شهید حمزه‌ مژده را که از گلوی بریده‌اش در خاک این سرزمین به خون نشست، خواهیم شنید.